محل تبلیغات شما
آپلود عکس


قاصدک های پریشان را که با خود باد برد

با خودم گفتم مرا هم میتوان از یاد برد

.

ای که می پرسی چرا نامی ز ما باقی نماند

سیل وقتی خانه ای را برد، از بنیاد برد

.

عشق می بازم که غیر از باختن در عشق نیست

در نبردی این چنین هر کس به خاک افتاد، بُرد

.

شور شیرین تو را نازم که بعد از قرن ها

هر که لاف عشق زد، نامی هم از فرهاد برد.

.

جای رنجش نیست از دنیا، که این تاراجگر

هر چه برد، از آنچه روزی خود به دستم داد برد

.

در قمار دوستی، جز رازداری شرط نیست

هر که در میخانه از مستی نزد فریاد، برد.


استاد فاضل نظری


پ.ن: فک میکنم به زودی یه چیزایی هم تو ادامه مطلب بنویسم :)

آبها از آسیاب افتاده است...!

به خیالت که نمی‌فهمم!؟

بروز خطای نرم افزاری

برد ,هم ,عشق ,نامی ,خاک ,برد، ,کس به ,به خاک ,هر کس ,برد، از ,چه برد،

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ceabpesebi fairoepsicam ویترین تاپس کالا روستای لامان الموت ادب پژوهی canetaper پرستاری از کودک در منزل، پرستاری ازسالمند , پرستاری,پرستاری از کودک شیراز هدایت عشق glitenrougpo diapamatmo